برای هم صدا شدن نفس نفس ساده بود
برای گریه هاش همش تو فکر راه چاره بوذ
برای دیدنم فقط اشک چشاش و هدیه کرد
تو زندگیش من و فقط شریک غصه هاش می کرد
با این وجود می خواستمش با گریه و اشک چشام
با غصه هایی که همش می چکید از ابر نگام
با این وجود می خواستمش با گریه و اشک چشام
با غصه هایی که همش می چکید از ابر نگام
***
از آن غزل ترانه ها همدم دردای تو بود
صدات تو آسمون شب حتی صدای تو بود
رفتی با یه سبد پر از خاطره های بی کسی
خاطره هایی از من و غرور و دلواپسی
با این وجود می خواستمش با گریه و اشک چشام
با غصه هایی که همش می چکید از ابر نگام
با این وجود می خواستمش با گریه و اشک چشام
با غصه هایی که همش می چکید از ابر نگام