دل من داشت به دلواپسی عادت می کرد
از دلت حس بدی داشت سرایت می کرد
تا که می خواست چشام توی چشات ذل بزنه
اون نگاهت به من ابراز شکایت می کرد
شونه خالی کن و بشمار زمین خوردنمو
هیچ کاری نکن اینبار ببین مردنمو
شونه خالی کن و طابوتمو بنداز زمین
از کس دیگه تقاضا نکنی مردنمو
شونه خالی کن و بشمار زمین خوردنمو
هیچ کاری نکن اینبار ببین مردنمو
شونه خالی کن و طابوتمو بنداز زمین
از کس دیگه تقاضا نکنی مردنمو
***
دیدن عشق قدیمی با کسی دلگیره
اونکه تو قلبت هر بار با غریبه میره
توی دنیای خدا هیچ چیزی بی حکمت نیست
برو و غمت نباشه انگاری قسمت نیست
شونه خالی کن و بشمار زمین خوردنمو
هیچ کاری نکن اینبار ببین مردنمو
شونه خالی کن و طابوتمو بنداز زمین
از کس دیگه تقاضا نکنی مردنمو