کاشکی دوباره سرنوشت تو رو به من رسونده بود
اون قلب مهربون تو اشک چشامو دیده بود
کاشکی صدای خوندنم یروز به گوشت می رسید
خط نگاه چشم تو بارونو هرگز نمی دید
کاشکی دل شکسته ام اسر این غم نمی شد
نگاه مهربون تو خبره به راهم نمی شد
***
کاشکی می شد بهت بگم عزیز مهربون من
بارون اشکاتو نریز نزن آتیش به جون من
قسم به دنیای چشات اونی که داغونه منم
چرا آخه با رفتنت شبو کشوندی به تنم
تو سر سپرده ای به عشق منو سپرده ای به باد
کاشکی می دونستی تو رو هرگز نبرده ام ز یاد
کاشکی می دونستی تو رو هرگز نبرده ام ز یاد