چرا وقتی که میگیره دلم
کسی نیس مرحم تنهاییام
هیشکش نیس از غم چشم ترم
بدونه عمریه من چی میخوام
چرا هیشکش واسه من نمونده
این روزا قلبم از جنس غمه
وقتی محتاج نگاهی شدم
چشماشونو بستن به روم همه
دیگه بسه بسه خسته شدم
به غم و گریه وابسته شدم
زخم بزرگی نشست رو دلم
توی جوونی شکسته شدم
دیگه بسه بسه خسته شدم
به غم و گریه وابسته شدم
زخم بزرگی نشست رو دلم
توی جوونی شکسته شدم
***
دلم خون از این ثانیه ها
که من و سمت جدایی کشوند
هیشکش پای نگاهای ترم
واسه ی دل خوشیم حتی نموند
من اسر غم و دلهره ام
لحظه هام رنگ عذاب و غمه
مرگ سنگین پر از بی کسی
داره قلب من و باز میزنه
دیگه بسه بسه خسته شدم
به غم و گریه وابسته شدم
زخم بزرگی نشست رو دلم
توی جوونی شکسته شدم
دیگه بسه بسه خسته شدم
به غم و گریه وابسته شدم
زخم بزرگی نشست رو دلم
توی جوونی شکسته شدم
چرا وقتی که میگیره دلم
کسی نیس مرحم تنهاییام
هیشکش نیس از غم چشم ترم
بدونه عمریه من چی میخوام
چرا هیشکش واسه من نمونده
این روزا قلبم از جنس غمه
وقتی محتاج نگاهی شدم
چشماشونو بستن به روم همه
دیگه بسه بسه خسته شدم
به غم و گریه وابسته شدم
زخم بزرگی نشست رو دلم
توی جوونی شکسته شدم
دیگه بسه بسه خسته شدم
به غم و گریه وابسته شدم
زخم بزرگی نشست رو دلم
توی جوونی شکسته شدم