من با خیال تو یه عمر شب زنده داری میکنم
من با امید داشتنت یأس و فراری میکنم
با آرزوی دیدنت زل میزنم به پنجره
من ناخودآگاه اشکمو رو گونه جاری میکنم
لحظه به لحظه روز و شب غرق نیازم از خدا
آخر یه شب از عمق دعایی کاری میکنم
دلواپس حال توام غمگینم از حال تو
برای سر رسیدنت لحظه شماری میکنم
***
دیوونه ی بارونمو بیذارم از برگای زرد
آخر یه روز پاییزمو باتو بهاری میکنم
با آرزوی دیدنت زل میزنم به پنجره
من ناخودآگاه اشکمو رو گونه جاری میکنم
لحظه به لحظه روز و شب غرق نیازم از خدا
آخر یه شب از عمق دعایی کاری میکنم
دلواپس حال توام غمگینم از حال تو
برای سر رسیدنت لحظه شماری میکنم