خامی به چه اندازه نکردم منه خام بیهوده دویدم چو غزالی پی دام
از یار وفا پیشه بریدم به هوس از باغ رمیدم به تمنای قفس
از یار وفا پیشه بریدم به هوس از باغ رمیدم به تمنای قفس
چون عهد وفا با تو نکردم به هوا عهدم بشکستندو نکردند وفا
دستم چو به دستانه دگر یار نشست پی آن دادمو دل رفت ز در
***
این نامه اگر باد به دست تو رساند دانی چه به من طی شدو از من چه بماند
سرگشته پشیمانمو حسرت زده ام غم خواره ی این باده در این غمکده ام
غم خواره ی این باده در این غمکده ام
سرگشته پشیمانمو حسرت زده ام
غم خواره ی این باده در این غمکده ام , غم خواره ی این باده در این غمکده ام
یا رب منه بی مهرو وفارا تو ببخش , بیچاره دلم بینو خدایا تو ببخش
یا رب منه بی مهرو وفارا تو ببخش
بیچاره دلم بینو خدایا تو ببخش