یه جوری تو تنهاییام گم شدم که نگو و نپرس
تا اینجا فراموش مردم شدم که نگو و نپرس
به حدی دارم غصت میخورم که بیا و ببین
تا اندازه ای از خودم دلخورم که بیا و ببین
تو رفتی غرور زمانم نتونست
نبودی تموم جهانم نتونست
که از عشقه تو تو دلم کم کنه
درسته خودم خواستم از تو جدا شم
ولی حتی یک روز نشد بی تو باشم
محاله کسی جز تو درکم کنه
***
بی تو همش سردرد و تب دارم
دستای من تشنه ی دستاته
از وقتی رفتی تازه فهمیدم
تنها شدن خیلی مکافاته
تو رفتی غرور زمانم نتونست
نبودی تموم جهانم نتونست
که از عشقه تو تو دلم کم کنه
درسته خودم خواستم از تو جدا شم
ولی حتی یک روز نشد بی تو باشم
محاله کسی جز تو درکم کنه