نمیدونم چی میخوام بگم چی بنویسم
دلم خیلی پره دلم یه حرفایی داره که
شنیدنش واست جالب باشه گوش کن
احمدسلو , مهرزاد
***
مهرزاد:
گرد و غبار غم روی دلم نشسته
یه جوون پیر با یه دل شکسته
هوای خونه سوت و کوره
خیلی غمگینه دارم میسوزم
با عکسامون کنار شومینم
یه حلقه روی میز که کوبیده به دیوار
تنها رفیق جوون شده پاکتای سیگار
یه قاب شکسته که افتاده یه گوشه
جوون خیلی وقته رخت سیاه میپوشه
آدمای دورش میگن طفلی جوونه
نمیدونن تو دلش غزل مرگ و میخونه
طفلی دل خسته یه روزی خوب کم میاره
و دیگه میمیره به زودی آخه چطوری من قانعش کنم؟
من این دل و چطوری ساکتش کنم؟
خوب بد بودی باهاش ده لعنتی
ببین دیگه میخوام عشق تو رو من باطلش کنم
***
احمدسلو:
تو دیگه حرفی نزن از دلت چیزی نگو
حرف تکراری نزن تو دلت چیزی نگو
تو دلت تنگ نمیشه قصه به آخر رسیده
خیانتات موند رو دلم یادشم از سر نمیره
عشقت و باور ندارم
نمیدونی داغونه حالم دیگه طاقت ندارم
عشقت و باور ندارم
نمیدونی داغونه حالم دیگه طاقت ندارم
***
مهرزاد:
قصه از کجا شروع شد این رابطه ی عجیب
چرا چشمام اون روز کس دیگه ای رو ندید
کاش میشد از آینده با خبر بودیم
جای این که فک کنیم من و تو مال هم بودیم
همون قرارای کوچیک شد اشتبه بزرگ
تعصبای زیادی عشق من و سپرد به یکی دیگه
بگم یادش بخیر؟ هه حتی الان یه حسی بهم میگه
که پیش اونی میدونم خیلی خوبی چشای رنگیت
پشت عینک دودی اسم من حتی یادت رفته و
نمیدونم چرا دلم وابستت شد
تو هم یکی شدی واسه مثل اونایی که حرف میزدن فقط
یه طبل تو خالی پس مدیونی اگه یه روز یه جایی
هه
بخوای اسمم و بیاری
متن آهنگ دستمو بگیر از میثم ابراهیمی 
